Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش افکارنیوز،

 در صنعت سینما به بازیگری ستاره سینما می‌گویند که ارزش مالی و اقتصادی و سرمایه‌ای برای نظام فیلمسازی داشته باشد و مردم برای دیدن آن ستاره، صف بکشند و با شور و شوق به تماشای فیلم‌های او بروند. اتفاقی که اگر این شرایط استثنائی اخیر کرونایی را حساب نکنیم، هنوز هم در هالیوود و بالیوود رخ می‌دهد و ستاره‌های سینما، ارج و قرب و جایگاهی دارند و معمولا حضورشان در هر فیلم، مساوی با فروش بالای اثر در گیشه و رسیدن به سود برای تهیه‌کننده یا شرکت تولیدکننده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اخبار چهره ها - در قیاس مع‌الفارق سینمای ایران با سطح اول و درجه یک سینمای جهان ، اساسا ما چهره‌های بسیار انگشت‌شماری داریم که وضعیت و شرایطی حوالی ستاره‌های جهان داشته باشند. شاید مجموع ستاره‌های سینمای ایران آن هم به نسبت و مختصات سینمای نحیف و کم‌رمق خودمان، چهار پنج بازیگر داشته باشیم که مخاطبان به فیلم‌های آن‌ها اقبال بالایی نشان می‌دهند.

اساسا سینمای ایران، به‌جز مقاطعی در سینمای پیش از انقلاب که آن‌موقع هم سه چهار ستاره محبوب و پرفروش داشت و چند نفری هم در دهه‌های ۷۰، ۸۰ و ۹۰ که شاید تعدادشان در مجموع به ۱۰ نفر هم نرسد، چندان به ستاره‌ها روی خوش نشان نداده یا به عبارت بهتر اصلا نتوانسته موقعیت ممتازی را برای ستاره‌ها به وجود بیاورد.

سازوکار سینمای ایران و کیفیت فیلمنامه‌ها و تربیت بازیگران، به گونه‌ای نبود و نیست که جایی برای ظهور و جولان ستاره‌ها باشد و اگر هم گاهی فیلم‌هایی پرفروش می‌شود، شاید بیشتر به مسائل مختلف دیگری ربط داشته باشد تا صرفا حضور فلان بازیگر در فیلم. با این حال تاکید می‌کنیم باتوجه به بضاعت سینمای ایران، ستاره‌ها یا بازیگران نقش اولی داشتیم و داریم که گاهی فیلم‌ها به‌خاطر حضور آن‌ها با اقبالی در گیشه روبه‌رو می‌شود.

اما در این گزارش، کاری به این بازیگران مشخص نداریم، بلکه می‌خواهیم از بازیگرانی سراغ بگیریم که معیار‌های ستاره شدن در سینمای ایران را داشتند، اما این اتفاق برای آن‌ها رخ نداد و نتوانستند ظرفیت خود را برای در اوج و همیشه اول بودن ارتقا دهند. حالا یا خودخواسته بوده که کمی بعید است هیچ بازیگری خودش را از رسیدن به چنین موقعیت و موفقیتی محروم کند یا این خاصیت سینمای ایران است که نمی‌تواند ستاره‌های متعددی را رشد و به آن‌ها پروبال دهد و به سرمایه‌های بازیگری خود بیفزاید.

در این گزارش سراغ جوان اول‌های دوره‌های مختلف سینمای پس از انقلاب و بیشتر سال‌های اخیر رفتیم که در فیلم‌هایی درخشیدند یا دست‌کم دیده شدند، اما در ادامه خبری از آن‌ها نشد درحالی‌که می‌شد باتوجه به برخورداری آن‌ها از ویژگی‌های ستاره شدن همچون چهره و فیزیک مناسب، انتظار درخشش این چهره‌ها را در نقش‌ها و فیلم‌های دیگری هم داشت.

ذکر این نکته ضروری است که بسیاری از بازیگران خوب و مستعد که همچنان در فیلم‌ها و سریال‌ها و نمایش‌ها حضور دارند، جایی در این گزارش ندارند. به دلیل این‌که اساسا خوب یا بد فاقد آن جنبه‌های ظاهری و کلیشه‌ای ستاره‌شدن هستند. همچنین اشاره ما در این گزارش به بزرگوارانی که نتوانستند تبدیل به ستاره سینما شوند، به هیچ وجه مترادف با بازی بد آن‌ها نیست و چه‌بسا در برخی فیلم‌ها و نقش‌ها خوش درخشیده باشند. بحث تنها این است که این درخشش مدام و مستمر نبوده که منجر به ورود آن‌ها به باشگاه ستارگان سینمای ایران شود.

آقایانی که ستاره نشدند

چهره و فیزیک و قد و قامت خوب، یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های ستاره‌شدن در همه جای دنیاست و سینمای ایران هم طبق همین قاعده، در مقاطعی و در دوره‌هایی، چهره‌های تازه‌ای را به خود می‌بیند. اما گاهی این ظهور ناگهانی یا تدریجی، چندان خوش‌یمن و موفقیت‌آمیز نیست و با همان سرعت هم شاهد سقوط ستاره‌های تازه‌وارد هستیم یا دست‌کم آن‌ها در صورت بقا و ادامه فعالیت در سینما و تلویزیون، در نقش‌ها و آثاری ظاهر می‌شوند که عاری از هرگونه شمایل و درخشش ستارگی است و تنها می‌توان به آن‌ها به‌عنوان بازیگرانی شناخته‌شده و شاید هم محبوب نگاه کرد که با وجود بازی در نقش اول فیلم‌ها، ارزش سرمایه‌ای و سودآوری ندارند. درحالی‌که توقع می‌رفت سینمای ایران با فیلمنامه‌ها و نقش‌هایی جذاب، وجوه ستارگی آن‌ها را تقویت کند و فیلم‌های پرمخاطب و پرفروشی با حضور این بازیگران بسازد.

عبدالرضا زهره‌کرمانی، یکی از بازیگرانی بود که از چهره مناسبی برای ستاره‌شدن برخوردار بود و بازی‌اش در سریال غریبه و فیلم‌های هیوا، نسل سوخته و قارچ سمی، دیده شد و نوید روز‌های بهتری برای او در سینما را می‌داد، اما زهره کرمانی در ادامه تغییر مسیر داد و تبدیل به یک جهانگرد شد!

دانیال حکیمی با آن صدای منحصربه‌فرد و استعداد در بازیگری، می‌توانست یکی از ستاره‌های سینمای ایران باشد، اما انتخاب‌های نه‌چندان خوب در سینما و تمرکز در تلویزیون و تئاتر، حکیمی را از ستاره‌شدن دور کرد.

مهدی احمدی، بازیگر شب‌های روشن که توامان از وجاهت چهره و متانت شخصیتی برخوردار است، گزینه خوبی برای ستاره‌شدن بود، اما با وجود فعالیت تقریبا مستمر در بازیگری، بیشتر در فیلم‌های هنری ظاهر شد تا سینمای بدنه و تجاری. تمرکز او در رشته نقاشی هم شاید در این ستاره‌نشدن، نقش داشته باشد.

حمیدرضا پگاه، چهره و قد و قامت مناسبی برای ستاره‌شدن داشت، درخشش او در سریال تفنگ سرپر و فیلم این زن حرف نمی‌زند هم نشان از ظرفیت بالای او در این زمینه داشت، اما ترکیب پیشنهاد‌ها و انتخاب‌ها، پگاه را از ستاره‌شدن دور کرد.

شهرام حقیقت‌دوست ، یکی از خوب‌های بازیگری است و حتی یکی از ملزومات ستارگی به‌ویژه در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ را هم داراست یعنی چشم‌های رنگی! اما او هم با وجود فعالیت مدام و مستمر در بازیگری سینما و تلویزیون و نمایش توانایی‌هایش، ستاره نشد. شاید برخی بازیگران در سینما در نقش‌های مکمل بیشتر می‌درخشند. اما حقیقت‌دوست همیشه در تئاتر، در اوج است و درخششی ستاره‌وار دارد.

دانیال عبادی با این‌که از اواخر دهه ۸۰ در سینما فعال است و ویژگی‌های ظاهری ستاره‌شدن را داشت، اما انتظارات را در این زمینه برآورده نکرد. شاید اگر در دهه ۶۰ و در دوران دوبله فیلم‌ها فعالیت می‌کرد، گوینده‌های خوش‌صدایی مثل خسرو خسروشاهی و سعید مظفری، نقش مهمی در موفقیت و رساندن او به مقام ستارگی ایفا می‌کردند، اما حالا این جنس صدا در ترکیب با برخی لحظات ناپخته در بازیگری، عبادی را از موقعیتی که انتظارش را می‌رفت دور کرده است.

درخشش پوریا پور سرخ در فیلم روز سوم امیدواری‌های زیادی برای ستاره شدن او ایجاد کرد، اما برخی انتخاب‌های نامناسب و بعضی از بازی‌هایش که جنبه‌های اغراق‌شده‌ای داشت، امکان ستاره شدن را از او گرفت.

کامبیز دیرباز یکی از مستعدترین بازیگران سال‌های اخیر است و با بازی‌های خوب در فیلم‌های اخراجی‌ها، دوئل، به نام پدر و عیار ۱۴ نوید ستاره‌ای مستعد را به سینمای ایران داد. اما حضور در برخی نقش‌های نه‌چندان جذاب و آثار ناموفق در گیشه، باعث شد دیرباز به ستاره تبدیل نشود.

حامد کمیلی باوجود فعالیت مستمر و برخی بازی‌های خوب در سینما همچون پسر آدم دختر حوا، ایتالیا ایتالیا، خوب بد جلف ۲؛ ارتش سری و فیلم هنوز اکران نشده سینماشهرقصه، درمجموع نقش‌ها و فیلم‌هایی در کارنامه سینمایی‌اش دارد که با متر و معیار‌های ستارگی همخوانی ندارد، درحالی‌که او ظرفیت تبدیل‌شدن به یک ستاره سینما را داشت.

شاهرخ استخری ، شاهد احمدلو، پویا امینی، امیررضا دلاوری، امین زندگانی، مهدی سلوکی، عباس غزالی، علیرضا جلالی تبار، پیمان قاسمخانی، آرش مجیدی، یوسف مرادیان و حسام نواب صفوی، ازجمله بازیگرانی هستند که از شرایط و ویژگی‌های ظاهری برای ستاره شدن در سینما برخوردار بودند، اما به دلایل مختلف به این موقعیت نرسیدند. به‌عنوان‌مثال، قاسمخانی بیشتر ترجیح داد بر نویسندگی و فیلمسازی متمرکز باشد، همین‌طور احمدلو که بیشتر کارگردانی کرد تا بازی.

خانم‌هایی که ستاره نشدند

افسانه پاکرو با فیلم رویای خیس تا حدودی نشان داد سینمای ایران می‌تواند به‌عنوان یک ستاره روی او حساب باز کند، اما انتخاب‌ها و جنس بازی‌اش در ادامه نشان داد همان «تا‌حدودی» هم چندان درست نبود! بازی‌های او در فیلم‌های متأخرترش همچون دو عروس و این زن حقش را می‌خواهد هم امیدوارکننده نبود.

بازی خوب الهام حمیدی در خیلی دور خیلی نزدیک، دیده و تحسین شد و هرچند این فیلم اثری از سینمای بدنه نبود، اما امیدواری‌هایی را برای ستاره شدن حمیدی در ادامه به وجود آورد، ولی برخی فیلم‌ها و نقش‌های ناموفق و جنس بازی تکراری، این بازیگر را از گردونه ستاره شدن خارج کرد.

لاله اسکندری که از ویژگی‌های ظاهری ستاره شدن برخوردار بود و حتی چشمه‌هایی از استعداد را در آثاری، چون خاک سرخ و رقص پرواز و این زن حرف نمی‌زند، نشان داده بود در ادامه فعالیتش حضور چشمگیر و موفقی نداشت و از ستاره شدن دور و دورتر شد. بازی اخیرش در تیغ و ترمه هم بیشتر حسرتی دراین‌باره ایجاد کرد.

لیلا اوتادی شاید در دهه ۸۰ و دریکی دو فیلم مثل چپ‌دست نشانی از ستاره سینما را داشت و برخی پیش‌بینی می‌کردند می‌توانند در ادامه هم‌روی او حساب کنند، اما انبوه نقش‌ها و فیلم‌های ضعیف، تیر خلاص را به ستارگی اوتادی زد.

سحر جعفری جوزانی، چکامه چمن ماه، ماه‌چهره خلیلی، لیلا زارع، سولماز غنی، رعنا آزادی ور، خاطره اسدی، خاطره حاتمی، بهاره افشاری، بهاره کیان افشار، خزر معصومی، نورا هاشمی و روناک یونسی ازجمله بازیگرانی هستند که ظرفیت‌هایی برای ستاره شدن در سینمای ایران داشتند، اما بنا به دلایلی این اتفاق برای آن‌ها نیفتاد.

پارسا پیروزفر؛ ستاره تئاتر

جوانان زیادی با میزان وجاهت کمتری نسبت به پارسا پیروزفر به سینما آمدند و در مقاطعی با همان سازوکار و بضاعت اندک سینمای ایران ، ستاره یا شبه‌ستاره شدند و رفتند. به‌ویژه در اواخر دهه ۷۰ و ۸۰ که چشم رنگی بودن، متر و معیاری برای جلب توجه تماشاگران جوان و عاشق‌پیشه و فروش فیلم‌ها در گیشه بود. خود پیروزفر هم البته در همان دوره در سینما فعالیت می‌کرد و باتوجه به کمالِ جمالش، به‌راحتی امکان ستاره شدن را داشت، اما او ظاهرا به‌طور خودخواسته چندان نمی‌خواست آلوده فضای تجاری و بدنه سینمای ایران شود و به‌جز یکی دو مورد مثل دختری به نام تندر و نقاب، چندان میلی به سینمای گیشه نداشت. در عوض ترجیح داد در فیلم‌های بزرگانی، چون داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی حضور داشته باشد.

هرچه زمان گذشت پیروزفر به سمت تئاتر بیشتر گرایش پیدا کرد و به‌ویژه در سال‌های اخیر، برخی آثار شاخص نمایشی جهان را با ترجمه و کارگردانی و بازی خودش روی صحنه برده که همه آن‌ها با اقبال تماشاگران روبه‌رو بوده است. درواقع پیروزفر در سال‌های اخیر بیشتر ستاره تئاتر بوده، درحالی‌که همیشه این امکان را داشت که در سینما به مقام ستارگی دست پیدا کند. زندگی در خارج از کشور و حضور‌های هرازگاهی در ایران هم شاید یکی از علت‌های گزیده‌کاری پیروزفر در سینما باشد. او در تلویزیون هم بسیار گزیده فعالیت کرده و در همه این سال‌ها تنها در چهار سریال حضور داشت که اتفاقا همگی از آثار موفق و مشهور تلویزیون هستند؛ در پناه تو، در قلب من، سفر سبز و در چشم باد.

حتی پرکاری اخیر او در سینما هم که با بازی در فیلم‌هایی، چون بی‌حسی موضعی، مجبوریم، مست عشق و تی‌تی همراه بوده، باز تضادی با گزیده‌کاری او ندارد و منجر به ورود او به مسیر ستارگی نمی‌شود. چون هیچ‌کدام از فیلم‌ها در فضای سینمای بدنه و تجاری نیستند تا بتوان با توجه به آن وجه ارزش سرمایه‌ای بازیگر، به‌عنوان ستاره سینما برسیم. همه این‌ها نشان می‌دهد پیروزفر که امروز تولد ۴۸ سالگی‌اش را جشن می‌گیرد، از معدود بازیگرانی باشد که با وجود برخورداری تام و تمام از وجوه ستاره‌ای، خودخواسته ترجیح داده از فضای رایج سینمای تجاری ایران و عنوان ستاره‌شدن فاصله بگیرد و بیشتر به‌عنوان یک بازیگر خوب مطرح باشد و دچار قاعده مرور زمان و تاریخ انقضای ستاره‌ها در سینمای ایران نشود.

 

منبع: افکارنيوز

کلیدواژه: هالیوود سینمای جهان بازیگران بازیگری دانیال حکیمی شهرام حقیقت دوست پوریا پور سرخ کامبیز دیرباز حامد کمیلی شاهرخ استخری سینمای ایران سینمای ایران پارسا پیروزفر ستاره های سینما برای ستاره شدن سینمای ایران سال های اخیر ستاره شدن ستاره شدن ستاره سینما فیلم ها انتخاب ها فیلم هایی ستاره ها نقش ها چهره ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۶۱۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حضور مخرب هوش مصنوعی در سینما/ به جوانان اعتماد کنیم

خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی؛ سینما که به عنوان هنر هفتم شناخته می‌شود هر روز با ورود تکنولوژی‌های پیشرفته اعجاب‌انگیزتر از پیش می‌شود. دیگر در فیلم‌های سینمایی نیازی به حضور بازیگران و عوامل در لوکیشن‌های مختلف نیست، دیگر در فیلم‌های سینمایی نیازی به استفاده از انفجارهای واقعی و تخریب‌های واقعی نیست مگر کارگردان بخواهد که این‌گونه اقدام شود، دیگر در فیلم‌های سینمایی سفر به سیارات و جنگ‌های فضایی امری قابل دسترس شده و تخلیات و تصورات در قالب تصویر به نمایش درمی‌آیند. سینما با بهره‌گیری از رایانه و نرم‌افزارهایی که مدام به‌روز می‌شوند مرزهای تخیل را از میان برداشته و رؤیا را به واقعیت تبدیل کرده است.

جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در سینمای امروز جهان حرف اول را می‌زند. استفاده از این تکنیک روز به روز بیش از پیش می‌شود و این روزها به یکی از ارکان اصلی تولید فیلم‌های سینمایی به‌ویژه فیلم‌های جنگی، علمی‌تخیلی، ترسناک و تریلرهای جنایی و پلیسی تبدیل شده است.

سینمای ایران نیز طی ۲ دهه اخیر به سمت بهره‌گیری از این تکنیک رفته و در این عرصه اتفاقاتی توسط تیم‌هایی که در زمینه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای فعالیت می‌کنند، رخ داده است.

اینکه چرا سینمای ایران هنوز به سطح کیفی بالا در عرصه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای نرسیده و اتفاقات قابل توجهی در این بخش رقم نخورده است، جای بحث و بررسی دارد اما در چند سال اخیر سطح کیفی جلوه‌های ویژه رایانه‌ای سینمای ایران نسبت به گذشته خود ارتقا پیدا کرده است.

در این راستا در گروه هنر خبرگزاری مهر، گفت‌وگوهایی را برای بررسی وضعیت و جایگاه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در سینمای ایران، روندی که تا کنون طی شده، فراز و فرودهایی که این بخش داشته و چشم‌اندازی که می‌توان برای آن متصور شد، تدارک دیدیم.

در اولین بخش از این مجموعه گفت‌وگوها، پای صحبت‌های محمد برادران نشستیم؛ فردی که حدود ۲ دهه اخیر به صورت جدی در زمینه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در سینما و تلویزیون ایران فعالیت می‌کند و توانسته سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی دریافت کند.

وی که به همراه تیم خود در استودیویی در شهر قزوین مستقر است، تاکنون طراحی جلوه‌های بصری فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی نظیر «تنگه ابوقریب» بهرام توکلی، «منصور» سیاوش سرمدی، «یدو» مهدی جعفری، «زالاوا» ارسلان امیری، «تفریق» مانی حقیقی، «بدون قرار قبلی» بهروز شعیبی، «نگهبان شب» رضا میرکریمی، «خائن‌کشی» مسعود کیمیایی، «شب داخلی دیوار» وحید جلیلوند، «مستوران» و «سوران» را بر عهده داشته است.

برادران در بخش اول گفت‌وگوی خود با خبرگزاری مهر به نکاتی همچون جذب مغزهای جلوه‌های ویژه بصری ایران به استودیوها و کمپانی‌های خارجی به دلیل تفاوت زیاد بین دستمزدهای دریافتی به ریال و دلار، ساخت اسکنر سه‌بعدی برای فیلم «احمد» و وضعیت نامطلوب دفترهایی که به فعالیت در عرصه جلوه‌های ویژه بصری سینما می‌پردازند به‌ویژه در شهر تهران پرداخت.

بخش دوم گفت‌وگو با محمد برادران در زیر آمده است:

* نگاه کارگردان‌ها به جلوه‌های ویژه بصری چگونه است؟ آیا نگاه‌شان حرفه‌ای است و موقعیت، کار و تأثیرگذاری کار شما را درک می‌کند؟ آیا شناخت لازم در این زمینه را دارند یا خواسته‌هایی را مطرح می‌کنند که تخصصی نیست؟

تنوع کارگردان‌ها و اینکه از نسل‌های مختلف هستند، باعث شده تا نگاه‌های متفاوتی در زمینه جلوه‌های ویژه بصری داشته باشند. مسعود جعفری‌جوزانی در میان تمام کارگردان‌هایی که افتخار همکاری با آن‌ها را داشتم، بیشترین اطلاعات و تسلط را بر جلوه‌های ویژه دارد. متأسفانه نتوانستم در فیلم «بهشت تبهکاران» با ایشان همکاری داشته باشم. وقتی با جوزانی صحبت می‌کردم آنقدر مسلط بود که تصور می‌شد سوپروایزر جلوه‌های ویژه بصری است. مجتبی فرآورده نیز بیشتر از من به جلوه‌های ویژه تسلط دارد. در واقع جلوه‌های ویژه بصری را فرآورده با فیلم «ملک سلیمان» به ایران وارد کرد.

به نوعی کار طراح جلوه‌های ویژه بصری طراحی تولید است. وقتی «سوران» را با مجتبی فرآورده کار کردم، متوجه شدم که در ایران مانند او مسلط بر جلوه‌های ویژه بصری نداریم. ولی خیلی از کارگردان‌ها آشنایی نرم‌افزاری با جلوه‌های ویژه بصری ندارند. برخی کارگردان‌ها به خاطر هوش بالایی که دارند به سرعت نکات جلوه‌های ویژه بصری را درک می‌کنند، این تجربه را با وحید جلیلوند داشتم.

برخی کارگردان‌ها اصلاً با مقوله جلوه‌های ویژه بصری آشنایی ندارند و ما با توجه به نوع جلوه‌های ویژه بصری مورد نیاز فیلم با کارگردان ارتباط می‌گیریم برخی کارگردان‌ها اصلاً با مقوله جلوه‌های ویژه بصری آشنایی ندارند و ما با توجه به نوع جلوه‌های ویژه بصری مورد نیاز فیلم با کارگردان ارتباط می‌گیریم. در فیلمی که فقط نیازمند دکور دیجیتال است معمولاً با کارگردان ارتباط زیادی نداریم و بیشتر با بچه‌های طراح صحنه در ارتباط هستیم. وقتی درگیر میزانسن می‌شوید با کارگردان ارتباط می‌گیرید، نظیر تجربه‌ای که با ابراهیم حاتمی‌کیا داشتم. در فیلم «خروج» فهمیدم که حاتمی‌کیا استاد حرکت است و نمی‌توان میزانسن را در کارهای او نادیده گرفت. اگر ذره‌ای میزانسن تغییر کند متوجه می‌شود. در فیلم «خروج» تمامی هلیکوپترها، قطارها و ماشین‌ها جلوه‌های ویژه بودند.

من و امیرعباس ربیعی در فیلم «احمد» تنها ۵ روز برای مرحله پست‌پروداکشن فرصت داشتیم زیرا مدام سر صحنه بود. در فیلم «احمد» یک پلان اصلاحی هم نداشتیم. من از اول به امیرعباس قول دادم که به من اعتماد کن که یک پلان اصلاحی هم نخواهیم داشت. سعی کردم نگرانی او را برطرف کنم. خدا را شکر همه عوامل از جلوه‌های ویژه بصری «احمد» راضی بودند.

تجربه‌ای طی سال‌ها فعالیتم کسب کردم که وقتی پلانی را که از نظرم کامل نیست به کارگردان ارائه ندهم. وقتی کار نهایی را به کارگردان ارائه ندهید به کارتان بدبین می‌شود. من در فیلم «احمد» حتی یک فریم یا یک پلان هم به کارگردان و تهیه‌کننده نشان ندادم و فقط سکانس کامل را ارائه می‌دادم. به همین دلیل وقت می‌گرفتم که سکانس کامل را به گروه ارائه دهم تا حس کارگردان و صاحب اثر خراب نشود.

سعی کردم تمام تجربه‌های قبلی خود را در پروژه «احمد» به کار بگیرم. بچه‌های گروه خودم را هم از نظر مالی، کاری و روانی مدیریت کردم. همچنین کارگردان و تهیه‌کننده فیلم را هم به لحاظ روانی مدیریت کردم تا از فشار استرس زمان کم برای تولید کار، بکاهم. امیرعباس ربیعی این استرس را داشت که جلوه‌های ویژه بصری فیلم «احمد» به موقع آماده نشود که با روندی که پیش گرفتم این استرس برطرف شد.

* سینمای ایران در حوزه جلوه‌های ویژه بصری در نقطه درستی قرار گرفته است؟

نه اصلاً. ما مشکل صنفی شدید داریم. خیلی از مشکلات توسط صنف قابل حل است اما نمی‌دانم چرا چنین اتفاقی نمی‌افتد.

* یعنی صنف به درستی شکل نگرفته است؟

من در صنف تهران چندسالی است که عضو هستم و بیشتر می‌خواستم ببینم که چه کارهایی انجام می‌دهند و متوجه شدم که این صنف از مشکلات بچه‌های جلوه‌های ویژه بصری اطلاعی ندارند اصلاً نمی‌دانم چه اتفاقی رخ می‌دهد. مشکلات زیادی داریم. برخی از بیمه هنرمندان برخوردار نیستند. ما چون در قزوین مستقر هستیم و نظام مالی و اداری مشخص و شفافی داریم، برای بچه‌های دفتر ما مساله بیمه حل شده است و همه از سمت دفتر ما مشمول بیمه هنرمندان شده‌اند زیرا دفتر ما ۴۰ نفر نیرو دارد و به جایگاهی رسیده که مهر دفتر به اندازه تأیید صنف اهمیت پیدا کرده است. اگر تعداد نیروهای‌مان افزایش پیدا کند تبدیل به صنف جلوه‌های ویژه بصری استان قزوین می‌شویم. هنوز صنفی به عنوان صنف جلوه‌های ویژه بصری ایران نداریم و صنفی که وجود دارد فقط متعلق به تهران است.

من در صنف تهران چندسالی است که عضو هستم و بیشتر می‌خواستم ببینم که چه کارهایی انجام می‌دهند و متوجه شدم که این صنف از مشکلات بچه‌های جلوه‌های ویژه بصری اطلاعی ندارند، شاید به این دلیل که هیچ‌وقت تیم‌داری نکرده‌اند.

* شاید چون نگاه تخصصی به تیم‌داری جلوه‌های ویژه بصری و همچنین بخش نرم‌افزاری ندارند این روند شکل گرفته است.

اکثر بچه‌های فعال تهران در عرصه جلوه‌های ویژه بصری فقط تخصص نرم‌افزاری دارند و مدعی‌اند که اولین نفر هستند کاراکتر ۳D را وارد فیلم سینمایی کرده‌اند یا اولین نفر هستند که از موشن کپچر استفاده کرده‌اند. این اتفاقات به تنهایی کافی نیست و در تیم‌داری تجربه‌ای ندارند. تمام استودیوهای بزرگ دنیا به سوپروایزرها خدمات می‌دهند و ما در ایران مشکل کمبود سوپروایزر داریم؛ سوپروایزر به معنای واقعی کلمه و تخصص. ما در ایران پرودیوسر جلوه‌های ویژه بصری نداریم در حالی که در دنیا چنین عنوانی وجود دارد. ما در ایران سوپروایزر و پرودیوسر جلوه‌های ویژه بصری تربیت نکرده‌ایم.

بچه‌ها راه را کلاً به اشتباه طی کرده‌اند. به همین دلیل من سعی کردم طی سال‌های فعالیت خود پرودیوسر تربیت کنم تا به چند سوپروایزر خدمات ارائه دهد. هدایت نیروهای انسانی در جلوه‌های ویژه بر عهده پرودیوسر است. وضعیت سوپروایزر و پرودیوسر در جلوه‌های ویژه نظیر وضعیت کارگردان و تهیه‌کننده فیلم است. در واقع جلوه‌های ویژه یک فیلم‌سازی کوچک‌تر است. جلوه‌های ویژه نیز نیازمند مدیرتولید، مدیر تدارکات، حمل و نقل و مدیریت تیم است که همه این کارها را پرودیوسر انجام می‌دهد. همه استودیوهای بزرگ جلوه‌های ویژه بصری در دنیا پرودیوسر دارند. سوپروایزرها کارهای خود را با استودیوهای مختلف انجام می‌دهند و لزوماً متعلق و عضو یک استودیو نیستند.

بچه‌های جلوه‌های ویژه بصری در ایران به لحاظ فنی خیلی قوی شده‌اند زیرا شاهد حضور نسل‌های جوان در این عرصه هستیم، سخت‌افزارهای بسیار پیشرفته‌ای در اختیار نسل‌های جوان قرار گرفته‌اند و روز به روز هم نرم‌افزارها پیشرفته‌تر و باهوش‌تر می‌شوند بچه‌های جلوه‌های ویژه بصری در ایران به لحاظ فنی خیلی قوی شده‌اند زیرا شاهد حضور نسل‌های جوان در این عرصه هستیم، سخت‌افزارهای بسیار پیشرفته‌ای در اختیار نسل‌های جوان قرار گرفته‌اند و روز به روز هم نرم‌افزارها پیشرفته‌تر و باهوش‌تر می‌شوند. یک جوان علاقه‌مند به جلوه‌های ویژه بصری می‌تواند از طریق فیلم‌های آموزشی بارگذاری شده در فضاهای مختلف مجازی با نرم‌افزارهای مختلف و به روز آشنا شود. در حال حاضر بحث یادگیری کار با نرم‌افزارهای مختلف جلوه‌های ویژه بصری به دلیل وجود اینترنت آسان شده است. یک نفر می‌تواند به راحتی جلوه‌های ویژه بصری یک پلان را انجام دهد اما آیا یک نفر می‌تواند کار جلوه‌های ویژه بصری ۶۰۰ پلان را انجام دهد؟ اگر بتواند چند سال زمان می‌برد.

کار جلوه‌های ویژه بصری پلان‌های یک فیلمی هالیوودی در کشورهای مختلف انجام می‌شود چون شغلی است که باید بین آدم‌ها پخش شود تا به صورت موازی کار کنند. به همین دلیل جلوه‌های ویژه بصری سنگین یک فیلم هالیوودی در حدود ۳ ماه انجام می‌شود.

معضلی در سینمای جهان و ایران وجود دارد که دست‌اندرکاران جلوه‌های ویژه بصری را آزرده کرده است. در اکثر پروژه‌های سینمایی جهان باید سوپروایزر جلوه‌های ویژه بصری یک فیلم به اندازه سوپراستار آن فیلم دستمزد داشته باشد اما صاحبان سرمایه در سینمای جهان این کار را نمی‌کنند. سرمایه‌گذاران سینمای جهان به بازیگران دستمزدهای میلیون دلاری می‌دهند زیرا می‌توانند از آن‌ها برای مقاصد سیاسی خود نیز استفاده کنند.

این موضوع را چند سال پیش متوجه شدم که سرمایه‌گذاران سینما به دنبال هوش مصنوعی هستند تا جلوه‌های ویژه بصری در حد کار تدوین انجام شود. در سال گذشته که بحث هوش مصنوعی در سینمای جهان مطرح و باعث اعتراض نویسندگان و بازیگران شد، بسیاری از استودیوهای جلوه‌های ویژه بصری تعطیل شد. ماجرای سیاسی عجیبی پشت حمایت از هوش مصنوعی وجود دارد. روزی کل سینما اعم از بازیگر، جلوه‌های ویژه، نویسنده و سایر عوامل کنار گذاشته می‌شوند و هوش مصنوعی همه حرف‌ها را می‌زند. این روند ترسناک است.

* چشم‌انداز شما از این حرفه به عنوان فردی که به صورت حرفه‌ای در عرصه جلوه‌های ویژه بصری فعالیت می‌کند، چیست؟ آیا شاهد اتفاقات رو به رشد در این عرصه خواهیم بود؟

فیلمسازهای ما خیلی به استفاده از جلوه‌های ویژه بصری تمایل دارند ولی باید مدیریت در دنیای جلوه‌های ویژه ایران به درستی اتفاق بیافتد. اگر تکنولوژی در جلوه‌های ویژه به درستی استفاده شود باعث رخ‌دادن اتفاقات خوبی در بخش جلوه‌های ویژه سینمای ایران می‌شود. باید هر کاری را انجام ندهیم و اگر کاری را انجام می‌دهیم دستاوردی جدید برای سینمای ایران به همراه داشته باشد.

از وقتی ما برای فیلم «احمد» اسکنر سه‌بعدی ساختیم و دوستان و همکاران مطلع شدند، تقاضاهای زیادی برای استفاده از این اسکنر به ما ارائه شده است. باید اتفاق‌هایی نظیر ساخت اسکنر سه‌بعدی خیلی زودتر در سینمای ایران رخ می‌داد ولی نمی‌دانم چرا کسی به سراغ این موضوعات نمی‌رود. همین الان موشن کپچر ما ایراد دارد ولی آیا کسی راه‌کاری برای حل این مشکل دارد؟ کمرا موشن کنترل را چه کسی باید به ایران وارد کند؟ سیستم روباتیک را چه کسی برای سینمای ایران راه‌اندازی خواهد کرد و با چه پروژه‌ای باید استارت این کار زده شود؟ آیا بهترین پروژه برای راه‌اندازی سیستم روباتیک در سینمای ایران پروژه «موسی» نبود؟

بسیاری از تکنولوژی‌های جدید در شرایط تحریم به ایران فروخته نمی‌شوند، ما بچه‌های نخبه‌ای داریم که اگر به آن‌ها اعتماد شود می‌توانند این تجهیزات به روز را بسازند. چرا این اعتماد وجود ندارد؟ اگر نمی‌توانیم وارد کنیم باید اعتماد شود تا تکنولوژی‌های جدید را در ایران تولید کنیم. در پروژه «احمد» به ما اعتماد شد، البته نه چشم‌بسته، ما هم توانستیم اسکنر سه‌بعدی را بسازیم. بسیاری از تکنولوژی‌های جدید در شرایط تحریم به ایران فروخته نمی‌شوند، ما بچه‌های نخبه‌ای داریم که اگر به آن‌ها اعتماد شود، می‌توانند این تجهیزات به روز را بسازند. چرا این اعتماد وجود ندارد؟

در سیستم موشکی سرمایه‌گذاری کردیم و پیشرفت‌های بسیاری داشته و داریم. اگر در هر حوزه‌ای سرمایه‌گذاری کنیم پیشرفت خواهیم داشت.

من آینده سینمای مبتنی بر جلوه‌های ویژه بصری در ایران را روشن می‌بینم. الان فیلم‌هایی که خیلی فروش دارند فیلم‌های کمدی است. آیا سازمان‌های دولتی برای فیلم‌های کمدی ریالی هزینه می‌کنند؟ پس چرا فخرِ فروش این فیلم‌ها را می‌دهند؟ فیلم‌های «احمد»، «مجنون» و «آسمان غرب» باید تحت فشار و در مدت‌زمان کم ساخته شوند و در نهایت با شرایطی به اکران برسند که مخاطبان کمی به تماشای آن‌ها بنشینند.

ژانر علمی-تخیلی و اکشن ما کجا است؟ این بخش‌های سینما نیازمند زیرساخت است. همتی جمعی می‌خواهد که ژانر به سینمای ایران معرفی کنیم. جلوه‌های ویژه می‌تواند به ژانرهای مختلف کمک کند و مردم برای تماشای فیلم‌های علمی-تخیلی و اکشن صف بکشند.

اگر پارک فناوری در قزوین نبود و مکان‌مان و هزینه‌های جاری نظیر برق تأمین نمی‌شد دفتر ما هم نمی‌توانست شکل بگیرد و رو به جلو حرکت کند. به همین دلیل است که می‌گویم جلوه‌های ویژه بصری نیازمند زیرساخت است. توانایی در این زمینه وجود دارد و اگر مدیریت درست هم شکل بگیرد، آینده روشنی در این باره قابل رؤیت است.

مسؤولان باید حمایت کنند. برخی زیرساخت‌ها به شکل حکومتی باید ایجاد شود. ما در جلوه‌های ویژه بصری باید سوله‌های بزرگی داشته باشیم که نه در مدیریت دولت، بلکه در اختیار متخصصان و فعالان جلوه‌های ویژه قرار گیرند. در آن شرایط ما می‌توانیم نخبه‌های جلوه‌های ویژه بصری را به سینمای ایران معرفی کنیم.

کد خبر 6092885 فریبرز دارایی

دیگر خبرها

  • پارسا پیروزفر و اخاذی از زنان ثروتمند ؛ سکانسی که پربازدید شد | ببینید
  • حضور مخرب هوش مصنوعی در سینما/ به جوانان اعتماد کنیم
  • آیا مست عشق پای ستارگان ترکیه‌ای را به سینمای ایران باز می‌کند؟
  • صحنه‌هایی از فیلم جدید محمدرضا فروتن پس از ۵ سال | ببینید
  • موزه سینما بزرگداشت کیانوش عیاری را برگزار می‌کند
  • بزرگداشت کیانوش عیاری در موزه سینما
  • پارسا پیروزفر یا جواد عزتی؟ | تماشاگران مست عشق، ۵ برابر بیشتر از تمساح خونی
  • چهره‌های مشهور ادبیات که مست عشق پارسا پیروزفر را دیدند | میرجلال‌الدین کزازی: از آغاز تا انجام، شادمان و خشنود بودم...| تصاویر
  • پارسا پیروزفر، مهران مدیری و الناز شاکردوست رکوردداران روز اول اکران
  • ماجرای جنگ شهاب حسینی و پارسا پیروزفر مقابل جواد عزتی و الناز حبیبی